سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مهد کودک آفتاب قم

چون خشمناک شوم ، کى خشم خود را فرو نشانم ؟ آنگاه که انتقام گرفتن نتوانم ، تا مرا گویند اگر شکیبا باشى بهتر یا آنگاه که توانم تا مرا گویند اگر ببخشایى نیکوتر . [نهج البلاغه]

از: احمدی  دوشنبه 83/12/24  ساعت 10:36 صبح  

کودکان سخت غذا

بیشتر پدر و مادرها از تغذیه کودکان خود نگران‏اند . این والدین از بى‏میلى و کم غذا خوردن کودکان خود در رنج هستند و شکایت‏هاى مختلفى در این مورد دارند .

    بى‏اشتهایى و یا بد غذایى کودک در هر شکلش مساله‏ى مهمى است که باید آن را جدى گرفت، چرا که در نهایت‏به سوء تغذیه منجر مى‏شود .

    باید بدانیم فقط گرسنگى نیست که کودک را به سوى غذا مى‏کشاند و یا فقط سیر بودن موجب دورى و پرهیز از غذا نمى‏شود، بلکه عوامل گوناگونى، جدا از نیازهاى بدنى، موجب مى‏شود تا کودک غذا بخورد یا نخورد .

    رفتار بزرگ‏ترها در این مورد بسیار تعیین کننده است; براى مثال اگر کودکى صبحانه خوردن خانواده خود را با یک برنامه منظم، دوست داشتنى و با اهمیت نبیند، هیچ میلى به یک صبحانه خوب پیدا نمى‏کند .

    در بسیارى از خانواده‏هایى که زنان شاغل هستند دیده شده که مادر، کودک را با عجله بیدار مى‏کند، با عجله لباس او را مى‏پوشاند و به زور، یک لقمه خشک در دستش مى‏گذارد تا آن را به عنوان صبحانه بخورد . آیا به نظر شما، کسى مى‏تواند در یک محیط عصبى، شلوغ و با عجله غذا بخورد؟

    غذا خوردن آن هم در ابتداى صبح، باید همراه با آرامش و تانى باشد. ایستاده غذا خوردن، با عجله لقمه‏اى را درست کردن در حالى که کارهاى مختلفى را انجام مى‏دهید، فضاى ناامنى را براى یک تغذیه مناسب به وجود مى‏آورد. در چنین حالتى، هیچ کودکى میل به خوردن صبحانه ندارد.

ادامه دارد ...


نظرات شما ()

از: احمدی  دوشنبه 83/12/17  ساعت 8:9 صبح  

نحوه کنترل خشم کودک (قسمت پایانی)

مثلا نفس کشیدن آدم تند می‌شود یا صورت آدم قرمز می‌شود، آدم مشت‌هایش را محکم فشار می‌دهد یا دندان هایش را به هم فشار می‌دهد. بعضی‌ها شاید آنقدر عصبانی بشوند که بخواهند چیزی را بشکنند یا بعضی‌ها گریه می‌کنند. البته بعضی آدم‌ها هم عصبانیت خودشان را به بقیه نشان نمی‌دهند و به همین خاطر دل درد یا سردرد می‌گیرند. پس اگر آدم عصبانیت‌اش را جوری نشان بدهد که به بقیه آسیب برسد مثلا آنها را بزند و یا اصلا عصبانیتش را نشان ندهد و با خودش غصه بخورد، هیچکدام راه حل‌های خوبی نیست. پس تو باید راهی پیدا کنی که عصبانیت‌ات بیرون بیاید بدون اینکه بقیه را ناراحت کند.

اگر یک آدم عصبانی را ببینی، می‌فهمی که عصبانی است. چطوری؟ خوب او از تو دوری می‌کند یا حرف نمی‌زند و ساکت است یا بعضی‌ها فریاد می‌کشند و بقیه را اذیت می‌کنند. اگر کسی این طوری عصبانی بود تو باید هر چه زودتر از او دور شوی. وقتی از آدم عصبانی نباشی. این چند تا کار را هم یادت باشد که کمک می‌کند:

با یک دوست صمیمی راجع به عصبانیت‌ات صحبت کن

بگو 1-2-3 معجزه، یعنی تا سه بشمر و منتظر باش یک معجزه اتفاق بیفتد که عصبانیت بر طرف شود.

کسی را که دوست داری بغل کن، حتی اگر خرس پشمالوی توی اتاقت باشد.

یک نقاسی از عصبانیت ات بکش.

می توانی نزدیک خانه برای 5 دقیقه بدوی.

هیچ وقت عصبانی نشدن امکان ندارد، پس یادت باشد که چطوری با عصبانیت کنار آمدن وضع را بهتر یا بدتر می‌کند. اگر تو عصبانیت را شکست بدهی، پیروز شده‌ای!

اولیای عزیز،  برای کودک خود همیشه پنجره‌ای بگذارید تا در شرایط دشوار بتواند از حمایت شما استفاده کند. می توانید در منزل خود جایی را برای ابراز عصبانیت یا شکایت در نظر بگیرید، مثلا یک صندلی مشخص در منزل که کسی از آن استفاده نمی‌کند را به همه اعضای خانواده معرفی کنید و عنوان کنید هر کس که شکایت دارد می‌تواند وقت عصبانیت روی این صندلی بنشیند حتی خودتان هم این کار را بکنید. هر کس که روی صندلی نشست از طرف عضو دیگر خانواده مورد حمایت و دلجویی قرار خواهد گرفت. مثلا وقتی کودک شما روی این صندلی نشست، ضمن تشویق او برای اینکه عصبانیت‌اش را کنترل کرده و صندلی را انتخاب کرده، به او بگویید موضوع چه بوده که باعث شکایت و عصبانیت شده و بسته به موضوع درصدد حل آن برآیید.

 


نظرات شما ()

از: احمدی  پنج شنبه 83/12/6  ساعت 11:49 صبح  

نحوه کنترل خشم کودک

     تحولات شگرفی که در یک قرن اخیر در دانش بشری ایجاد شده است، به گونه‌ای انکار ناپذیر کیفیت زندگی را تغییر داده است. اگر چه یکی از اصول اساسی دانش بشر خطاپذیر بودن آن است و به کمک همین اصل هم همیشه دانش از نعمت نقد و تحول بهره برده است، امروز بیشتر از هر زمان دیگر، الفبای این دانش مستحکم تر و قابل اعتمادتر است. فرض کنید در دانش فیزیک هر چقدر احتمال خطا در پیش بینی بلایای طبیعی قابل قبول باشد، این خطا که زمین را روزی مرکز عالم می‌دانستند به هیچ روی تکرار شدنی نیست، دانش روانپزشکی هم با وجود همه پیچیدگی‌های روان انسان به عنوان پیچیده ترین آفریده آفریدگار از این مورد مستثنی نیست.

      بعضی تصورات در تربیت کودک مثل به کارگیری جملاتی مانند«گریه کار بدی است. گریه کردن کار دخترهاست» و یا «عصبانی شدن خیلی بد است» از دریچه دانش روانپزشکی امروز به مثابه در نظر گرفتن زمین به عنوان مرکز عالم است! در اینجا شما با چگونگی برخورد با عصبانیت کودک آشنا می‌شوید.

     بسیاری از مفاهیم زندگی که برای بزرگسالان به راحتی قابل لمس است، برای کودکان قابل درک و لمس نیست. مغز انسان تا قبل از سن 12 سالگی توان درک مفهوم‌های انتزاعی مانند سخاوت، شجاعت، ایثار، شراکت یا عصبانیت و... را ندارد. بنابراین استفاده از این کلمات در ارتباط با کوک مانند این است که کسی با شما به زبانی کاملا بیگانه صحبت کند. اولین قدم در ارتباط شما با کودک تعریف مفهوم انتزاعی عصبانیت به زبان کودک است. پس از تعریف و شناخت این احساس، به کودک راه حل ارائه می‌شود تا در هنگام عصبانیت بتواند خودش را کنترل کند. آنچه که در زیر می‌آید نمونه‌ای است از گفت و گو با کودک درباره این موضوع: تا حالا شده که کنترل خودت را از دست بدهی؟ نق بزنی و جیغ بکشی یا بخواهی کسی را بزنی؟ ممکن بوده که دوستت بدون اجازه به وسایل تو دست زده باشد و یا وقتی از مدرسه برگشته‌ای بخاطر مشق‌های زیادت با مامان دعوا کرده باشی؟ اینها چیزهایی است که می‌تواند تو را عصبانی کند. همه عصبانی می‌شوند. گاهی عصبانیت خیلی‌ها هم خوب است. مثلا وقتی به کسی زور گفته شود یا ظلم بشود عصبانیت به آدم کمک می‌کند تا زور و ظلم را نشنود. تو باید بدانی با این نیروی قوی و احساس مهم چکار بکنی! آدم ها احساسات خیلی زیادی دارند. مثلا زمانی خوشحال و گاهی ناراحت هستند و خود تو، تو وقتی می‌خندی احتمالا خوشحالی و با خندیدن این را به بقیه نشان می‌دهی. عصبانیت هم یک احساس است مثل شادی یا ناراحتی. این کاملا طبیعی است که ما گاهی عصبانی شویم. اگر چیزی تو را عصبانی کند، مثلا تیم مورد علاقه ات ببازد یا بچه‌های دیگر تو را مسخره کنند و یا شاید بدون اینکه بدانی چرا عصبانی شده‌ای، بدون تو به تو خواهد گفت که عصبانی هستی.

 

ادامه دارد...


نظرات شما ()

از: احمدی  پنج شنبه 83/12/6  ساعت 11:47 صبح  

نحوه کنترل خشم کودک

     تحولات شگرفی که در یک قرن اخیر در دانش بشری ایجاد شده است، به گونه‌ای انکار ناپذیر کیفیت زندگی را تغییر داده است. اگر چه یکی از اصول اساسی دانش بشر خطاپذیر بودن آن است و به کمک همین اصل هم همیشه دانش از نعمت نقد و تحول بهره برده است، امروز بیشتر از هر زمان دیگر، الفبای این دانش مستحکم تر و قابل اعتمادتر است. فرض کنید در دانش فیزیک هر چقدر احتمال خطا در پیش بینی بلایای طبیعی قابل قبول باشد، این خطا که زمین را روزی مرکز عالم می‌دانستند به هیچ روی تکرار شدنی نیست، دانش روانپزشکی هم با وجود همه پیچیدگی‌های روان انسان به عنوان پیچیده ترین آفریده آفریدگار از این مورد مستثنی نیست.

      بعضی تصورات در تربیت کودک مثل به کارگیری جملاتی مانند«گریه کار بدی است. گریه کردن کار دخترهاست» و یا «عصبانی شدن خیلی بد است» از دریچه دانش روانپزشکی امروز به مثابه در نظر گرفتن زمین به عنوان مرکز عالم است! در اینجا شما با چگونگی برخورد با عصبانیت کودک آشنا می‌شوید.

     بسیاری از مفاهیم زندگی که برای بزرگسالان به راحتی قابل لمس است، برای کودکان قابل درک و لمس نیست. مغز انسان تا قبل از سن 12 سالگی توان درک مفهوم‌های انتزاعی مانند سخاوت، شجاعت، ایثار، شراکت یا عصبانیت و... را ندارد. بنابراین استفاده از این کلمات در ارتباط با کوک مانند این است که کسی با شما به زبانی کاملا بیگانه صحبت کند. اولین قدم در ارتباط شما با کودک تعریف مفهوم انتزاعی عصبانیت به زبان کودک است. پس از تعریف و شناخت این احساس، به کودک راه حل ارائه می‌شود تا در هنگام عصبانیت بتواند خودش را کنترل کند. آنچه که در زیر می‌آید نمونه‌ای است از گفت و گو با کودک درباره این موضوع: تا حالا شده که کنترل خودت را از دست بدهی؟ نق بزنی و جیغ بکشی یا بخواهی کسی را بزنی؟ ممکن بوده که دوستت بدون اجازه به وسایل تو دست زده باشد و یا وقتی از مدرسه برگشته‌ای بخاطر مشق‌های زیادت با مامان دعوا کرده باشی؟ اینها چیزهایی است که می‌تواند تو را عصبانی کند. همه عصبانی می‌شوند. گاهی عصبانیت خیلی‌ها هم خوب است. مثلا وقتی به کسی زور گفته شود یا ظلم بشود عصبانیت به آدم کمک می‌کند تا زور و ظلم را نشنود. تو باید بدانی با این نیروی قوی و احساس مهم چکار بکنی! آدم ها احساسات خیلی زیادی دارند. مثلا زمانی خوشحال و گاهی ناراحت هستند و خود تو، تو وقتی می‌خندی احتمالا خوشحالی و با خندیدن این را به بقیه نشان می‌دهی. عصبانیت هم یک احساس است مثل شادی یا ناراحتی. این کاملا طبیعی است که ما گاهی عصبانی شویم. اگر چیزی تو را عصبانی کند، مثلا تیم مورد علاقه ات ببازد یا بچه‌های دیگر تو را مسخره کنند و یا شاید بدون اینکه بدانی چرا عصبانی شده‌ای، بدون تو به تو خواهد گفت که عصبانی هستی.

 

ادامه دارد...


نظرات شما ()

از: احمدی  سه شنبه 83/11/20  ساعت 10:18 صبح  

یک روز کودک(بخش پایانی)

 کارهای خانه

     جلب همکاری کودکان در تمیز کردن خانه، تقریبا" ناممکن است اما یکی از مهمترین وظایفی است که باید آموخته شود. برای تفهیم ضرورت انجام این کار از فریاد و کتک خودداری کنید. زورگویی چیزی به دانش کودک اضافه نخواهد کرد. سعی کنید فرزندتان وظایفی را که در خانه دارد درک کند. بنابراین درخواست خود را واضح بیان کنید. کودک خود را به خاطر مرتب کردن و کمک کردن تحسین کنید. این کار نباید فقط لفظی باشد بلکه او را د ر آغوش بگیرید و در حضور دیگران ببوسید.

 دوستان و همبازی ها

     ما با آزادی انتخاب دوستان موافق هستیم. اما خیلی اوقات فرزندان ما با دوستانی معاشرت دارند که ما دوست نداریم. دوستان باید اثر مفید و تصحیح کننده ای بر هم داشته باشند. بعضی روابط هم باید نهی شود. به هر علتی که از دوست فرزندتان خوشتان نمی آید یک نکته را باید در نظر داشته باشید که رفاقت مثل عشق و عاشقی از آن مقوله هایی است که هر چه صریح تر جلویش را بگیرید تندتر و آتشی تر می شود. بهترین کار حفظ خونسردی است. کودکان به همه نوع رفیقی نیاز دارند. مطمئن باشید رفیقی که با اصول تربیتی آنها مطابقت نداشته باشد را به مرور کنار خواهند گذاشت.

 مجوز لازم نیست

     روش زندگی پدر و مادر مربوط به خود آنهاست و آنها نیازی ندارند برای رفتن به هر مجلس یا برنامه ای از بچه های خود کسب تکلیف کنند یا موافقت آنها را جلب کنند. اگر پدر و مادر یک شب می خواهند به میهمانی بروند و فرزند آنها گریه می کند باید ترس او را درک کرد ولی نباید به خواسته او عمل کرد. باید در این موارد جواب قاطع و دوستانه به کودک داد.

 وقت خواب

     در بسیاری از منازل وقت خواب آخرین و طولانی ترین نبرد روز بین مادر و کودک است که در آن فرزند سعی دارد تا دیروقت بیدار بماند و مادر می خواهد هر چه زودتر او را بخواباند. در این نبرد مادر از تمام سلاح های موجود مثل غر زدن، فریاد زدن، تهدید و تحقیر کردن، رشوه دادن و استفاده می کند. اطفالی که هنوز به سن مدرسه نرسیده اند نیاز دارند هنگام خواب پدر یا مادر در کنار آنها باشند، برایشان قصه بگویند و حرف بزنند این کار باعث می شود که کودک اشتیاق بیشتری برای خواب رفتن داشته باشد. اگر پدر و مادر این وقت را به کودک خود بدهند او از  ترس ها و آرزوهای خود خواهد گفت. این صحبت ها ناراحتی های درون کودک را بر طرف کرده و به او آرامش می دهد. بعضی بچه ها هم دوست دارند پدر و مادر پیش آنها بمانند.

     نباید آنها را مسخره کرد یا اگر پس از این که کودک را به رختخواب فرستادیم ادعا کند فراموش کرده به توالت برود یا اینکه یک لیوان آب می خواهد بهتر آن است که با او دعوا نکنید. کودک به مرور به تنها خوابیدن عادت خواهد کرد.


نظرات شما ()

از: احمدی  دوشنبه 83/11/19  ساعت 12:23 عصر  

یک روز کودک (ادامه)

 رفتن به مدرسه

     می توان انتظار داشت که صبح کودک به علت عجله، برخی وسایل خود را جا بگذارد در این حال گفتن به فرض «عینکت اینجاست» به کودک بسیار مفیدتر از این است که بگوییم «اگه کله ات به گردنت نچسبیده بود حتما" آن را هم جا می گذاشتی» یا گفتن عبارت «ساعت 12 می بینمت» بسیار آموزنده تر از این است که بگوییم «بعد از مدرسه تو خیابان ول نگرد و فورا" به خانه برگرد.»

 بازگشت از مدرسه

     بهتر است هنگام بازگشت کودک، مادر در خانه باشد و از او استقبال کند. اگر مادر نمی تواند در خانه باشد گذاشتن نوشته ای که در آن کودک متوجه شود مادر کجا رفته بسیار مفید است.

     مادر می تواند به جای سوالات با پاسخ مشخص مانند «مدرسه چطور بود؟» یا «امروز چه کار کردی؟» سوال هایی مطرح کند که نشانگر درک درست از مشکلات مدرسه رفتن است مثل «به نظر می رسد روز سختی داشتی؟».

 بازگشت پدر

     وقتی پدر از محل کار به منزل می آید برای مدت کوتاهی به آرامش نیاز دارد. تا خود را از مسائل دنیای کار دور کند. کودکان از زمان طفولیت باید این موضوع را بیاموزند.

 انجام دادن تکالیف

     برخورد والدین با مساله تکالیف مدرسه باید از کلاس اول طوری باشد که این مساله صرفا" مربوط به کودک و معلم اوست. والدین نباید به خاطر تکالیف شب مرتب به کودک نق بزنند و هر شب این تکالیف را بررسی نمایند. وقتی والدین این مسئولیت انجام تکالیف را برعهده بگیرند کودک هم به سادگی این تکالیف را به آنها واگذار می کند و والدین هیچ گاه از این مسئولیت رهایی نمی یابند و حتی تکالیف مدرسه ممکن است تبدیل به سلاحی شود که کودک با آن از والدین انتقام می گیرد. بزرگترین ارزش تکالیف در این است که کودک عادت کند به تنهایی کاری انجام دهد. بعضی کودکان دوست دارند هنگام انجام تکالیف نزدیک یکی از والدین باشند. لذا می توان به آنها اجازه استفاده از میز آشپزخانه یا ناهارخوری را داد. بعضی اوقات کودکان وقتی درس می خوانند سر خود را می خارانند یا ته مداد را می جوند، تذکرات ما فقط فکر آنها را خراب می کند.

  پول تو جیبی

     در خانواده های امروزی والدین دادن پول تو جیبی را مانند غذا و لباس ضروری می دانند. ولی باید توجه داشت پول تو جیبی وسیله ای است تعلیماتی با هدف معین: پیدا کردن تجربه در استفاده از پول با حس انتخاب خود و قبول مسئولیت. بنابراین دخالت زیاد در چگونه خرج کردن پول باعث می شود هدف اصلی این کار از بین برود. تنها کاری که ما باید انجام دهیم این است که مشخص کنیم این پول چه مخارجی را در بربگیرد. هرچه کودک بزرگتر شود، میزان پول و مسئولیت های وابسته به آن هم افزایش می یابد. استفاده غلط از مقرری دور از انتظار نیست. اگر کودک به دفعات ولخرجی کرده و تمام پول خود را خرج کرده بهتر است مقرری او را در طی چند قسط در اختیار او قرار دهیم. هرگز نباید از مقرری به عنوان ابزاری برای اطاعت و پیشرفت کودک استفاده کرد.

  تماشای تلویزیون

     تمام کودکان علاقه دارند دنیای پیرامون خود را بشناسند. تلویزیون فرصتی برای آنها فراهم   می کند تا دانش خود درباره جهان را افزایش دهند. با توجه به تاثیری که تلویزیون روی کودک دارد، والدین نباید از برنامه ریزی کردن برای تماشای تلویزیون احساس خجالت نمایند. چرا که والدین دوست ندارند دزدها و جنایتکاران از طریق تلویزیون وارد منزل آنها شده و بر کودکان آنها تاثیر بگذارند.

ادامه دارد .....


نظرات شما ()

از: احمدی  پنج شنبه 83/11/15  ساعت 12:32 عصر  

یک روز کودک

یک روز کودک

      هیچ پدر و مادری نیست که صبح از خواب برخیزد و بگوید که «امروز می خواهم زندگی فرزندم را تباه کنم». هیچ مادری نیست که به خود بگوید «من امروز می خواهم فریاد بکشم و فرزند خودم را تحقیر کنم» برعکس، اغلب مادران هر روز صبح تصمیم می گیرند که روز آرامی داشته باشند و فرزندان آنها احساس امنیت کنند. در اینجا به واکنش هایی که والدین در یک روز به کودک خود نشان می دهند پرداخته شده است.

 صبح به خیر

     یک بچه مدرسه ای را نباید هر روز مادرش از خواب بیدار کند. بچه از مادری که او را از خواب شیرین بیرون می کشد و از صدای او که می گوید: «بلند شو، دیر شده» بیزار است. برای هر دو طرف بهتر است که بچه با صدای زنگ ساعت بیدار شود تا با صدای مادر. کودکی را که نمی تواند صبح زود با قیافه بشاش از خواب بیدار شود نباید تنبل و بداخلاق نامید به جای اینکه با این بچه ها وارد جنگ شوید بهتر است اجازه دهید 10 دقیقه بیشتر بخوابند و برای جبران، 10 دقیقه ساعت را جلوتر کوک کنید. صحبت ها هم باید نشانگر هم دردی و درک باشد نه خشم و اهانت مثلا" بگوییم:

     «چقدر لذت دارد که آدم توی رختخواب بماند و خواب های شیرین ببیند. 5 دقیقه دیگر هم لذت ببر» این جملات صبح را شیرین تر می کند. برعکس جملاتی مثل «بلند شو تنبل» یا «مگر مردی، بلند شو»، جوی سرد و طوفانی فراهم می آورد.

     البته باید به این نکته دقت داشت که جملاتی مثل: «تو چرا هنوز توی رختخوابی؟ آیا مریض هستی؟ و » به کودک تفهیم می کند اگر می خواهد مراقبت و محبت ببیند باید مریض باشد.

 صبحانه

     صبحانه موقع خوبی نیست تا به کودکمان درس اخلاق و ادب بدهیم. بلکه موقع مناسبی است که کودک بفهمد خانه محیطی است شاد با غذاهایی خوب و دلچسب.

ادامه دارد ....


نظرات شما ()

از: احمدی  دوشنبه 83/11/5  ساعت 12:54 عصر  

نقاشی و شخصیت کودک (قسمت آخر)

نقاشی خانواده

1-   فاصله بین اشخاص در نقاشی: اگر کودک خود را در کنار اعضای خانواده خود بکشد نشانگر انس و الفت بین اعضای خانواده است.                          

2-    برجسته نمودن اشخاص: در بیشتر نقاشی هایی که کودکان از خانواده ترسیم می کنند همیشه یک شخصیت اصلی وجود دارد که کودک بیشترین بار احساسی خود را چه به صورت عشق و ستایش، چه به صورت ترس و دلهره، بر روی او مستقر می کند. این شخصیت اصلی غالبا قبل از دیگران کشیده می شود. این شخص گاه در وسط صفحه و گاه نفر اول از سمت چپ کاغذ است.

3-    بی ارزش کردن اشخاص: وقتی در نقاشی، یکی از اغضای خانواده وجود ندارد می توان نتیجه گرفت که کودک آگاهانه یا ناخودآگاه آرزوی نبود آن شخص را دارد. گاهی دیده می شود که کودک خودش در نقاشی نیست که دلیلش این است که احتمالا کودک در خانه احساس راحتی ندارد. طریق دیگر برای بی ارزش کردن یک شخص، کشیدن تصویر او و سپس پاک کردن آن است.

  نقاشی و روان درمانی

     نقاشی تنها وسیله تشخیص ناسازگاری کودک نیست، بلکه خود عامل بالقوه خلاقیتی است که وسیله درمان مؤثری می شود. روان درمانی به وسیله نقاشی توسط اشترن پیشنهاد و به کار گرفته شد. اشترن می گوید: نقاشی به عنوان وسیله ای برای روان درمانی، بیشتر برای کودکان کم سازگار، ناثابت و عقب مانده، آموزش مناسبی است و نتیجه ای که از این کار حاصل میشود، اعجاب انگیز است. زیرا نقاشی به کودک امکان می دهد که قدرت و قابلیت خلاقیت خود را بشناسد و در نتیجه حل مشکلات آموزش برایش سهل تر جلوه کند. طریقه معالجه به این صورت است که روانکاو تمام تمایلات و مشکلات سرکوب شده بیمار را که در ناخودآگاه جای گرفته برایش بیان می کند. بدین ترتیب، وقتی بیمار از فرآیندهای مزاحم آزاد شود، می تواند دوباره شخصیت خود را بر پایه های استواری بنا سازد.

     جهان پر از کودکان باهوش و خوش ذهن است که با ذوق خود به زندگی، معنی می دهد. ای کاش برای کمک به آنها با دست خودمان باعث نابودی آنها نشویم.


نظرات شما ()

از: احمدی  یکشنبه 83/11/4  ساعت 1:34 عصر  

نقاشی و شخصیت کودک(ادامه)

     3- نقاشی خواب و رویا: نقاشی خواب و رویا ممکن است ترسها یا تمایلات کودکان را ظاهر کند.

     4- خانه: در نقاشی کودکا ن، خانه بیش از هر چیز دیگری کشیده می شود. خانه نماد پناهگاه و هسته اصلی خانواده است که ممکن است مورد علاقه یا تنفر کودک باشد. در سنین 5 تا 8 سالگی کشیدن خانه هایی که در ورودی آن از بقیه خانه جدا مانده و نیز دیوارهای بلند نشانگر خجالتی بودن کودک است. بعد از 8 سالگی نشانگر خود کوچک بینی و تنهایی و در نوجوانی نشانگر شرم و حیای زیاده از حد است. در خانواده هایی که پدر و مادر از هم جدا شده اند در کودک خانه را به 2 قسمت تقسیم کرده و دو در ورودی برای آن می گذارد.

     اگر خانه به شکل قصر باشد در واقع به منزله پناهگاه مطلوب است و یا برعکس اگر به شکل زندان باشد، نماد فشار خانوادگی است.

     5- کوچه: اگر کودک دچار مشکل باشد، کوچه که محلی برای ارتباط با دیگران است را به صورت پیچ و خم دار می کشد. کلا کوچه نماد فرار و گریز است. کودکان شاد خیابانهای عریض و باز می کشند. ولی کودکانی که دارای خانواده ای گسسته و ناهماهنگ هستند، معمولا در نقاشیهای خود کوچه های متعدد که در یک نقطه تلاقی می کنند، ترسیم می کنند.

     6- درخت: برای تجزیه و تحلیل نقاشی درخت باید سه قسمت آن را مشخص کرد (ریشه، تنه، شاخه ها و برگها). ریشه که در زمین فرورفته نماد فشارهای غریزی است. تنه پرثباتترین و مشابه ترین عامل به خود کودک است. بنابراین بیانگر مشخصات دائمی و عمق شخصیت اوست.

     شاخه ها و برگها نشانگر ارتباط کودک با دنیای خارج است.

     اگر کودک به ترسیم ریشه درخت اهمیت زیادی داده باشد نشانگر طبیعت بدوی و عاشقانه و در عین حال محافظه کار و بی حرکت کودک است. بلند بودن تنه درخت بعد از سنین مدرسه اغلب نشانگر عقب افتادگی فکری یا بیماری عصبی یا آرزوی بازگشت به دنیای قبل از مدرسه است. اگر تنه درخت کج کشیده شود نشانگر عدم ثبات کودک است. اگر درخت برگهای زیاد و درهم داشته باشد نشان دهنده این است که کودک در خود فرو رفته و آمادگی تغییر و تحول را ندارد. ولی درختی که شاخه های آن هر کدام به سویی کشیده شده نمایانگر حساسیت شدید کودکی است که مسائل را به سادگی می فهمد و می تواند با محیط سازگار شود.

     7- خورشید: در بیشتر نقاشی کودکان خورشید وجود دارد و تصویر آن نشان دهنده خوشحالی و گرما و بنابه نظر پژوهشگران نماد پدر مطلوب است. وقتی رابطه بین کودک و پدر خوب باشد، خورشید همیشه به طور کامل در حال درخشیدن است و اگر این طور نباشد، خورشید در پشت کوه یا قوسی در افق دیده می شود:

     اگر کودک از پدرش بترسد، خورشید را به رنگ قرمز تند یا سیاه در می آورد.

 

... ادامه دارد


نظرات شما ()

از: احمدی  شنبه 83/11/3  ساعت 2:5 عصر  

نقاشی و شخصیت کودک (ادامه)

موضوع نقاشی و شخصیت کودک : 

     درک و فهم نقاشی های کودک و چیزی که او می خواهد بیان کند، برای والدین و مربیان بسیار لازم است. زیرا شناخت آن باعث بهتر شدن روابط بین بزرگسالان و کودکان می شود.

     بزرگسالان می توانند با برقرار کردن روابط دوستانه با کودک از او بخواهند برایشان درخت، حیوان، خانه، یک شخص، خانواده، خودش و یا هر چه را که مورد علاقه اش هست یا از آن میترسد یا یک رویا را ترسیم کند. البته بی آنکه چیزی را به او تحمیل کنند. البته برای تعبیر نقاشی های یک کودک باید از تعداد زیادی از نقاشی ها و اطلاعات دقیق زندگی کودک کمک گیرید.

     1- شکل آدم: در نقاشی کودکان اگر شکل آدمک در مجموع هماهنگ باشد، احتمال زیادی وجود دارد که کودک کاملا سازگار باشد. اگر برعکس آدمک در اندازه کوچک یا در گوشه ای از کاغذ کشیده شده باشد، به معنای این است که کودک خود را کم ارزش و از دیگران پایین تر می داند. اگر در نقاشی دست و بازو را نکشیده، بیانگر احساس عدم امنیت است. کودکانی که آدمهایی با اندازه بزرگ رسم می کنند خود را بالاتر از بقیه می دانند و زودرنج و حساس هستند. کودکان پرخاشگر، جزئیات صورت را به حد اغراق آمیزی بزرگ رسم می کنند، در حالی که کودکان خجالتی، جزئیات را از نظر می اندازند و فقط دایره صورت را ترسیم می کنند.

     کودکان ضعیف و درونگرا اغلب برای آدمک پا نمی گذارند و یا او را به حالت نشسته نقاشی می کنند. بالاتنه اگر لاغر و باریک باشد مشخص کننده این است که کودک از اندام خود ناراضی است و یا از چاق و بزرگ شدن می ترسد.

     2- نقاشی کودکان همسن و سال: در این نوع نقاشی از کودک خواسته می شود که خود را در میان کودکان همسن بکشد. اگر کودک در این نقاشی خود را در میان گروه یا کنار دایره کشیده باشد معانی مختلفی پیدا می کند. ناسازگارها اغلب در محدوده خارجی گروه و یا تنها کشیده میشوند.

     3- نقاشی خواب و رویا: نقاشی خواب و رویا ممکن است ترسها یا تمایلات کودکان را ظاهر کند.

ادامه دارد ....

 

 


نظرات شما ()
   1   2      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

هوش هیجانی
کودکان 4 تا 6 ساله را بهتر بشناسیم (2)
کودکان 4 تا 6 ساله را بهتر بشناسیم
کودکان 4 تا 6 ساله را بهتر بشناسیم
دروغگوئی در کودکان
[عناوین آرشیوشده]

فهرست


68230 :کل بازدید
2 :بازدید امروز
6 :بازدید دیروز

اوقات شرعی


حضور و غیاب


یــــاهـو

درباره خودم


مهد کودک آفتاب قم

لوگوی خودم


مهد کودک آفتاب قم

آوای آشنا


اشتراک


 

فهرست موضوعی یادداشت ها


آموزشی[3] . روانشناسی[3] . کودک[2] . کودک .

آرشیو


زمستان 1384
بهار 1384
زمستان 1383
پاییز 1383

طراح قالب