مثلا نفس کشیدن آدم تند میشود یا صورت آدم قرمز میشود، آدم مشتهایش را محکم فشار میدهد یا دندان هایش را به هم فشار میدهد. بعضیها شاید آنقدر عصبانی بشوند که بخواهند چیزی را بشکنند یا بعضیها گریه میکنند. البته بعضی آدمها هم عصبانیت خودشان را به بقیه نشان نمیدهند و به همین خاطر دل درد یا سردرد میگیرند. پس اگر آدم عصبانیتاش را جوری نشان بدهد که به بقیه آسیب برسد مثلا آنها را بزند و یا اصلا عصبانیتش را نشان ندهد و با خودش غصه بخورد، هیچکدام راه حلهای خوبی نیست. پس تو باید راهی پیدا کنی که عصبانیتات بیرون بیاید بدون اینکه بقیه را ناراحت کند.
اگر یک آدم عصبانی را ببینی، میفهمی که عصبانی است. چطوری؟ خوب او از تو دوری میکند یا حرف نمیزند و ساکت است یا بعضیها فریاد میکشند و بقیه را اذیت میکنند. اگر کسی این طوری عصبانی بود تو باید هر چه زودتر از او دور شوی. وقتی از آدم عصبانی نباشی. این چند تا کار را هم یادت باشد که کمک میکند:
با یک دوست صمیمی راجع به عصبانیتات صحبت کن
بگو 1-2-3 معجزه، یعنی تا سه بشمر و منتظر باش یک معجزه اتفاق بیفتد که عصبانیت بر طرف شود.
کسی را که دوست داری بغل کن، حتی اگر خرس پشمالوی توی اتاقت باشد.
یک نقاسی از عصبانیت ات بکش.
می توانی نزدیک خانه برای 5 دقیقه بدوی.
هیچ وقت عصبانی نشدن امکان ندارد، پس یادت باشد که چطوری با عصبانیت کنار آمدن وضع را بهتر یا بدتر میکند. اگر تو عصبانیت را شکست بدهی، پیروز شدهای!
اولیای عزیز، برای کودک خود همیشه پنجرهای بگذارید تا در شرایط دشوار بتواند از حمایت شما استفاده کند. می توانید در منزل خود جایی را برای ابراز عصبانیت یا شکایت در نظر بگیرید، مثلا یک صندلی مشخص در منزل که کسی از آن استفاده نمیکند را به همه اعضای خانواده معرفی کنید و عنوان کنید هر کس که شکایت دارد میتواند وقت عصبانیت روی این صندلی بنشیند حتی خودتان هم این کار را بکنید. هر کس که روی صندلی نشست از طرف عضو دیگر خانواده مورد حمایت و دلجویی قرار خواهد گرفت. مثلا وقتی کودک شما روی این صندلی نشست، ضمن تشویق او برای اینکه عصبانیتاش را کنترل کرده و صندلی را انتخاب کرده، به او بگویید موضوع چه بوده که باعث شکایت و عصبانیت شده و بسته به موضوع درصدد حل آن برآیید.
|